مصائب عصر عاشورا و شام غریبان حسینی
شاعر : علی اصغر یزدی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
راوی نوشت روی تـنت پا گذاشتند سر را جـدا نموده و تن را گذاشتند
آقا بگو که بیصفتان روی پیکرت جایی برای بوسۀ زهـرا گـذاشتند؟؟
نزدیک عصر بود که زینب اسیر شد نزدیک عـصر بود تنت جا گذاشتند
رفـتـند و پیکـر هـمۀ هست فـاطـمه بر روی خاک در دل صحرا گذاشتند
بخشیدی از کرامت خود هرچه داشتی پـیـراهـنت بـرای تـمـاشا گـذاشـتـند
خیز و ببین که رأس علی اکبر تورا در هـمـجـواری سر سـقـا گـذاشتـند
تا خـون کنند جان و دل زینب تورا رأس به خون خضاب تو بالا گذاشتند
|